وي با اشاره به برنامه ارتقاي جايگاه دانشگاه تربيت مدرس در طرح تحول راهبردي گفت: دانشگاه تربيت مدرس پتانسيل اين كار را دارد و با توجه به جوان بودن توانسته با سرعت به مرحله فعلي برسد و از نظر ملي در جايگاه اول تا سوم قرار دارد و از نظر بين المللي نيز توانسته در رتبه بندي هاي جهاني جايگاه خوبي داشته باشد. از نكات مهم طرح تحول راهبردي، حضور دانشگاه در عرصه هاي جهاني است و اين شرط لازم بوده اما كافي نيست و نياز به پشتيباني دولت و عناصر تاثير گذار بيروني دارد.
دكتر توفيقي تصريح كرد: براي ارتقاي دانشگاه تربيت مدرس و ساير دانشگاه هاي ايران به تراز جهاني، بايد اراده نظام هم در راستاي اين امر باشد . دانشگاهها جزيره هاي مستقلي نيستند و با محيط هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي در ارتباطند. اگر كشوري بخواهد دانشگاه هاي خود را به تراز جهاني ارتقا دهد فقط اراده دانشگاه كافي نيست و بايد اراده سياسي هم از آن پشتيباني كند و محيط هاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نيز آن را مورد حمايت قرار دهند. بايد اين مساله در ذهن سياست مداران كشور يك ارزش تلقي شود. جهاني شدن دانشگاه ها بخشي از ديپلماسي علمي و فناوري كشور است. اگر سياست خارجي ما به سمت عدم تعامل با دنيا برود قطعا دانشگاه نيز نمي تواند به سمت تعامل با دانشگاههاي دنيا گام بردارد. در راستاي تحقق اين امر بايد توسعه تعاملات بين المللي داشته باشيم و نظام اقتصادي كشور نيز دانشگاه را حمايت كند.
وي در خصوص مواجه شدن دانشگاه ها با چالش كيفيت تصريح كرد: اركان طرح تحول بايد با هم هماهنگ باشند. هر جا كه در خصوص راه اندازي رشته هاي جديد صحبتي شده است به جذب اعضاي هيات علمي و توسعه زيرساخت هاي پژوهشي نيز توجه شده است. پيش شرط موفقيت طرح تحول راهبردي اين است كه همه ابعاد آن موزون و يكپارچه باشد و هم راهبردهاي توسعه كمي و هم كيفي در آن ديده شود.
استاد دانشكده مهندسي شيمي افزود: اگر طرح تحول راهبردي دانشگاه به صورت يكپارچه ديده شود كيفيت در آن لحاظ شده است مگر آنكه با كج سليقگي هايي در اجرا مواجه شود و فقط توسعه كمي آن مورد توجه قرار گيرد و اين از آسيب هاي طرح تحول است كه فقط راهبردهاي كمي آن ديده شود و راهبردهاي كيفي به زمين گذاشته شود.
وي با اشاره به لزوم راه اندازي رشته هاي ميان رشته اي در دانشگاه گفت: چالش هاي ملي و جهاني روز به روز پيچيده تر مي شوند و امروز در بحث هاي زيست محيطي، گرمايش زمين، آلودگي ها، توسعه پايدار با چالش مواجهيم. جامعه جهاني كه ايران هم عضوي از آن است عليرغم پيشرفت هاي زيادي كه كرده است با مشكلات زياد و چند بعدي مواجه است كه براي حل آنها به دانش چند بعدي نيز نياز است و فلسفه وجودي رشته هاي ميان رشته اي نيز حل اين مشكلات چند بعدي است و فقط يك دانش خاص نمي تواند مشكلات ايجاد شده در دنياي امروز را حل نمايد.
عضو هيات علمي دانشگاه خاطر نشان ساخت: حركت به سمت توسعه و ايجاد ميان رشته اي و فرا رشته اي ها، روند مسلطي در نظام آموزش عالي است و در طرح تحول راهبردي دانشگاه نيز ديده شده است اما اين امر نيازمند اين است كه رشته ها در كارهاي گروهي ديده شوند. طراحي برنامه هاي درسي ميان رشته اي ها پيچيده است و با همكاري گروه هاي مختلف بايد پياده سازي شود و دانشگاه اگر بخواهد به سمت توسعه ميان رشته اي برود بايد فرهنگ كار گروهي و مشترك و توان تعامل و ارتباط را داشته باشد و از ظرفيت ايرانيان خارج از كشور نيز استفاده كند.
وي با اشاره به نقاط قوت دانشگاه تربيت مدرس اذعان داشت: از بعد تاريخي دانشگاه تربيت مدرس بعد از انقلاب ايجاد شده است و احساس تعهد خوبي در اين دانشگاه به چشم ميخورد و همه اعضاي هيات علمي، دانشجويان و كارمندان آن براي توسعه و پيشرفت و اثرگذاري در مسائل كشور تلاش مي كنند.
اين دانشگاه به دليل جوان بودن همواره احساس رقابت در آن وجود دارد و توانسته در طي سي و اندي سال كه از تاسيس آن مي گذرد با داشتن حس رقابت و احساس مسئوليت، در جامعه دانشگاهي عرض اندام كند و در جمع دانشگاههاي برتر كشور قرار گيرد.
وي ادامه داد: دانشگاه تربيت مدرس در توسعه تحصيلات تكميلي در كشور بسيار تاثير گذار بوده و بافت جوان اعضاي هيات علمي آن و احساس تعهد و مسئوليت در قبال دانشگاه، كشور و مردم نيز از مزيت هاي ديگر اين دانشگاه است. همچنين اين دانشگاه دچار تنش هاي سياسي نيست و تيم مديريت آن نيز به دور از مسائل سياسي تمام تلاش خود را متوجه توسعه علمي دانشگاه نموده است.
وي محدوديت فيزيكي فضاي دانشگاه و ضعف ارتباطات در جامعه دانشگاهي را از نقاط ضعف دانشگاه برشمرد و گفت:
يكي از نكاتي كه در طرح تحول راهبردي دانشگاه به عنوان مزيت مطرح شد اين بود كه نگاه ما به دانشگاه بايد نگاهي زيست گون باشد. دانشگاه بايد مانند خانواده، محيط زندگي باشد و دلسوزي و تعاملي كه در خانواده وجود دارد در دانشگاه نيز وجود داشته باشد.
محيط دانشگاه فقط محيط علمي نيست و محيط اجتماعي و فرهنگي نيز هست و روابط ميان اساتيد با هم و با دانشجويان و تعاملات و تفريحات آنها بسيار حائز اهميت است كه ضعف در اين تعاملات، نقطه ضعف تمامي دانشگاه هاي كشور است.
محيط دانشگاه بايد محيطي آرامش بخش، انگيزه بخش و اميدوار كننده باشد و تعامل همكاري در آن وجود داشته باشد دانشگاه اگر به اكوسيستم اجتماعي و فرهنگي تبديل شود بازدهي علمي آن نيز بالا مي رود و اعضاي هيات علمي با آرامش و انگيزه بيشتر به فعاليت مي پردارند و اين يكي از شروط موفقيت طرح تحول راهبردي دانشگاه است.